حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

نام حکومت-خلفای اموی

۴۹۲ بازديد


خلفای اموی همگی از خاندان بنی امیه (فرزندان امیه) بودند. عثمان بن عفان سومین خلیفه از خلفای راشدین نیز از بنی امیه بود. معاویه بن ابوسفیان (که برای مدتی طولانی در زمان خلفای راشدین فرماندار شام بود) پس از پایان فتنه اول (۶۶۱ میلادی) به عنوان بنیانگذار سلسله امویان، برای نخستین بار در تاریخ اسلام، انتخاب خلیفه را موروثی نمود. در تاریخ اسلام بعد از مرگ معاویه، فتنه دوم آغاز شد و به مدت ۱۲ سال بین مسلمانان بر سر تعیین خلیفه نزاع، کشمکش و درگیری بود. مروان اول (مروان بن حکم) از شاخه‌ای دیگر از قبیله بنی امیه، پس از خلافت معاویه دوم، نهایتاً قدرت بنی امیه را تثبیت کرد و عبدالملک مروان (خلیفه بعد از مروان) نیز با کشتن عبداله بن زبیر در (محاصره مکه در سال ۶۹۲) به فتنه دوم پایان داد. بنی امیه فتوحات مسلمانان را ادامه دادند و فرارود، سند، مغرب عربی و اندلس (شبه‌جزیره ایبری) را به خلافت مسلمین افزودند. سرزمین شام (سوریه و اردن امروزی) مرکز اصلی خلافت امویان و شهر دمشق پایتخت امویان بود. امپراتوری بنی امیه ۱۱٫۱۰۰٫۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت، این پهنه کشورداری خلافت بنی امیه در زمره یکی از پهناورترین امپراتوری‌ها قرار داده‌است. خلافت بنی امیه در سال ۷۵۰ میلادی توسط خلافت عباسی سرنگون گردید. پس از باژگونی خلافت اموی، بازماندگان خلافت اموی در کوردوبا (قرطبه) در آغاز خلافت قرطبه و ۷۳ سال بعد خلافت قرطبه را بنیان نهادند. در دوره این خلافت (قرطبه)، سرزمین قرطبه به یک مرکز علمی، فلسفی و پزشکی در جهان تبدیل گشت که نهایتاً به دوران طلایی اسلام انجامید. سرزمین‌های تحت حکومت بنی امیه حدود ۶۹ میلیون نفر جمعیت را در خود جای داده بودند که حدود ۳۰ درصد جمعیت جهان در آن دوران محسوب می‌شد.[۷] امپراتوری بنی امیه از معدود حکومت‌هایی بود که در سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا فرمان می‌راند. هنر اسلامی در دوران خلافت اموی شکل گرفت.

نام حکومت

خلفای اموی

زمان حکومت (میلادی):

661 - 750 (40 - 132 ه.ق)

مدت زمان حکومت:

189 سال

بنیانگذار :

معاویه

نام حکومت-خلفای راشیدن

۴۸۷ بازديد


ایران، پس از شکست شاهنشاهی ساسانی از اعراب، تحت حکومت خلفای راشدین، امویان و عباسیان قرار گرفت.
حملهٔ اعراب به ایران یا فتح ایران به دست مسلمانان از سال ۶۳۳ میلادی در زمان خلافت ابوبکر شروع شد، در زمان عمر به اوج خود رسید و در زمان عثمان منتهی به سقوط کامل دولت ساسانی در سال ۶۵۱ میلادی (مطابق با سال ۳۰ هجری قمری) و کشته شدن یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانیان، گردید. این حملات همچنین باعث افزودن تمام ایران (به جز تبرستان و گیلان) به قلمرو خلافت راشدین شد. فتح ایران سرآغاز فرایند تدریجی گرویدن ایرانیان به اسلام بود که چندین قرن طول کشید.

در هنگام فتح، مسلمانان به مرزبانان یا حاکمان محلی چند گزینه ارائه می‌کردند: یا مسلمان شوند و جز امّت اسلامی محسوب گردند؛ یا فرمانروایی مسلمانان را بپذیرند و با پرداخت جزیه آزاد بمانند و بر مذهب خود باقی باشند؛ یا اینکه به عنوان آخرین گزینه مقاومت کنند و بجنگند که در آن صورت خطر کشته شدن یا به بردگی گرفته شدن وجود می‌داشت.[۷] اعراب معمولاً در امور داخلی مردمان محلی که مالیات خود را می‌پرداختند دخالت نمی‌کردند.[۸]

دو سیاست اصلی در این دوره این بود که (۱) بادیه نشینان از آسیب رساندن به جامعه کشاورزی بازداشته شوند (۲) حاکمان مسلمان با روسا و نامداران نواحی فتح شده همکاری کنند و مردمان محلی تا جای ممکن پریشان نشوند. به همین دلیل مسلمانان نخستین تلاشی برای گرواندن ایرانیان به اسلام نکرده (بگفته لاپداس در زمان فتح اعراب اسلام را دینی عربی و برای خودشان در نظر می‌گرفتند)، و علاقه‌ای بر به هم زدن نظم اجتماعی و اداری نداشتند. اما با گذشت زمان آن‌ها کنترل خود را بر شهرها بیشتر کردند
ابوبکر (حاکم ۶۳۲–۶۳۴)، عمر بن خطاب (حاکم ۶۳۴–۶۴۴)، عثمان بن عفان (حاکم ۶۴۴–۶۵۶) و امام علی بن ابی‌طالب (حاکم ۶۵۶–۶۶۱) بودند

 در زمان حیات رسول گرامی اسلام (ص)، امام علی(ع) با برخی از ایرانیان برخورد داشته است. اولین برخورد آن حضرت با مردم ایران را به هنگام سفر علی(ع) به یمن دانسته اند، که مربوط به گروه ابناء یا "احرار"یمنی است؛ یعنی ایرانیانی که ساکن یمن بودند و مدتی حکومت آن منطقه در اختیار آنها بوده است.21 گزارش روشنی از این دیدار در دست نیست، اما گفته شده که قبیله هَمْدان که یکی از قبائل مسلمان شده به دست علی (ع) بودند، با احرار هم پیمان بودند22 و این مسأله کلیت دیدار را تأیید می کند. البته آن حضرت برخوردی هم با گروه اعزامی خسروپرویز داشت. البته در جمع یاران پیامبر(ص) افرادی؛ مانند سلمان فارسی بودند که جزو اولین مسلمانان ایرانی و از شیعیان علی(ع) بودند. برخی ابورافع، مولی رسول الله را نیز ایرانی دانسته و نام وی را هرمز ذکر کرده اند.23 او نیز از یاران و طرفداران امیرالمؤمنین بود و فرزندانش عبیدالله و علی از نیروهای اداری حکومت علوی بودند.24

 آنچه مهم است، بررسی سیره امیرالمؤمنین (ع) با ایرانیان در زمان خلفاء و در دوران حکومت حضرت است.اهمیت این برخورد در دوران خلفاء از آن جهت است که ایران در دوره خلیفه دوم فتح شد و از این رو به عنوان ملل مغلوب با ایرانیان برخورد می شد و دیگر این که، مردم از سیره پیامبر در برخورد عادلانه با مسلمانان فاصله گرفته بودند.

 در دوران خلیفه اول گزارش خاصی نداریم و این دوره شامل خلافت عمر و عثمان می شود، که شهرهای ایران فتح شد و عده ای از ایرانیان مسلمان و گروهی با پرداخت جزیه و خراج بر آیین خود باقی ماندند. در این دوره میتوان به دو حادثه مهم اشاره کرد، که در آن امام علی(ع) نظری خاص داشته است، به گونه ای که دفاع از ایرانیان و اجرای قوانین اسلامی در آن، مورد توجه قرار گرفته است.
 ایران در زمان خلافت عمر فتح شد و بخش های عمده آن در اختیار مسلمانان قرار گرفت. خراج بر سرزمین های فتح شده وضع گردید و دیوان پرداخت حقوق از بیت المال ایجاد شد. آن چه مسلم است، پیشنهاد وضع خراج از سوی علی بن ابی طالب ارائه و مورد تأیید خلیفه قرار گرفت. اما این پیشنهاد فوائد فراوانی در پی داشت، که یکی از آنها جلوگیری از یک فاجعه انسانی گسترده به نام برده داری در دنیای اسلام بود، که کمتر مورد توجه مورخان و محققان قرار گرفته است.
محدود ایران دوران ساسانی با آنچه امروز به عنوان ایران شناخته می شود، متفاوت است. در آن زمان ایرانی که تحت سلطه مسلمانان قرار گرفته بود، شامل تمام ایران و عراق،تمام منطقه خلیج فارس، محدوده سیستان و بلوچستان و تمام افغانستان، آذربایجان، ارمنستان، مرو و. .. را شامل می شد

نام حکومت

خلفای راشیدن

زمان حکومت (میلادی):

641 - 661 (20 - 40 ه.ق)

مدت زمان حکومت:

20 سال

بنیانگذار :

عمر بن خطاب

نام حکومت-ساسانیان

۴۸۵ بازديد


شاهنشاهی ساسانی
 (که مردم به آن ایرانشهر می‌گفتند) آخرین شاهنشاهی ایران پیش از حمله اعراب به ایران بود که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی به مدت (۴۲۷ سال) بر ایران فرمان راند؛ شاهنشاهان این امپراتوری از دودمان ساسانیان بودند.[۹] این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر بابکان با شکست اردوان پنجم، واپسین شاهنشاه اشکانی، پایه‌گذاری کرد و ایران را دوباره پس از سرنگونی هخامنشیان برای نخستین بار یکپارچه ساخته و زیر فرمان یک شاهنشاهی نیرومند درآورد. شاهنشاهان ساسانی که ریشه‌شان از پارس بود،[۱۰] بر پهنهٔ بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته و در کنار امپراتوری روم-بیزانس، در گذر بازه زمانی افزون بر ۴۰۰ سال، ابرقدرت جهان باستان شمرده می‌شدند.[۱۱] پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. پرچم ایران در این دوره، درفش کاویانی بود که پس از سرنگونی ساسانیان از میان رفت.

دورهٔ ساسانی یکی از مهم‌ترین و سرنوشت سازترین دوره‌های تاریخ ایران شناخته می‌شود. شاهنشاهی ساسانی، واپسین شاهنشاهی ایرانی پیش از حمله اعراب به ایران و اسلام آوردن ایرانیان است. در دورهٔ ساسانی، تمدن ایرانی از بسیاری از جهت‌ها به نهایت شکوفایی و پویایی خود رسید. ایران در دورهٔ ساسانیان، تأثیر فراوانی بر فرهنگ روم گذاشت. تأثیرات ساسانیان تنها محدود به مرزهای ایران نبود، بلکه تاثیراتش به هند، چین، اروپای غربی و آفریقا هم می‌رسد. ساسانیان نقشی برجسته در پدیداری هنر اروپایی و آسیایی در دوره‌های میانه داشتند. بخش بیشینه چیزی که امروزه به نام دوران طلایی اسلام در زمینهٔ هنر، معماری، موسیقی و دیگر زمینه‌ها شناخته می‌شود، از ساسانیان به جهان اسلام منتقل و برده شد.[۱۲]

جامعهٔ ساسانی به گونهٔ طبقاتی و لایه ای اداره و گردانده می‌شد. جامعه به چهار طبقهٔ موبدان، جنگاوران، دبیران و پیشه‌وران بخش‌بندی می‌شد.[۱۳] دین رسمی شاهنشاهی ساسانی، کیش زرتشتی بود و اوستا و زند بنمایه بنیادین دادستانی و دینی فرمانروایی ساسانی شمرده می‌شدند.[۱۴] دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان، در سال ۶۵۱، پس از کشته‌شدن یزدگرد سوم درگذر حمله اعراب به ایران، به پایان رسید و ایران زیر چیرگی اعراب مسلمان درآمد.

نام حکومت

ساسانیان

زمان حکومت (میلادی):

224 - 651

مدت زمان حکومت:

427 سال

بنیانگذار :

اردشیر بابکان

نام حکومت-اشکانیان

۴۹۴ بازديد


شاهنشاهی اشکانی 
یا اشکانیان «۲۴۷ ق.م. ۲۲۴ م» که در ادبیات غربی با نام امپراتوری پارت‌ها شناخته می‌شود، نام دودمانی ایرانی و یکی از قدرت‌های سیاسی و فرهنگی ایرانی در ایران‌زمین بود که ۴۷۱ سال بر قسمت اعظم غرب آسیا حکومت کرد.[۷][۸] این شاهنشاهی در قرن سوم پیش از میلاد توسط اَرشَک رهبر قبایل ایرانی پَرنی، گروهی از داهان، پس از فتح پارت در شمال شرقی ایران تأسیس گردید.[۹] وی سپس با متحد کردن پارتیان و دیگر اقوام ایرانی علیه سلوکیان قیام کرد و با تثبیت اقتدار، بنیان سلسله‌ی خود را از تبار هخامنشیان برشمارد. مهرداد یکم (۱۷۱–۱۳۸ پ. م) با تصرف مناطق ماد و میان‌رودان، قلمرو اشکانی را تا حد زیادی گسترش داد و سرانجام شاهنشاهی اشکانی در دوران مهرداد دوم به اوج گستره خود رسید. پهناوری دولت اشکانی در دورهٔ اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد. به‌دلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گسترهٔ حکومت اشکانی و قرار گرفتن در مسیر بازرگانی بین جمهوری روم (بعدها امپراتوری روم) و حوضه مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت جهانی تبدیل شد.

اشکانیان در دهه‌های نخستین حکومت خود، بخشی از سنت‌های هِلِنیسم که پس از نبرد گوگمل رواج یافته بود را در دربار خود پذیرفتند؛ اما رفته‌رفته سنت‌های ایرانی بر همتایان هِلِنی خود غلبه کردند و این دوره شاهد یک نوزایی فرهنگی ایرانی بود. شاهان اشکانی خود را «شاهنشاه» می‌خواندند که نشانگر ادعای آنان بر جانشینی هخامنشیان است. در واقع شاهان اشکانی به راستی شاهِ شاهان بودند، زیرا تعداد زیادی از شاهان منطقه فرمانروای اشکانی را به عنوان شاهنشاه خود به رسمیت می‌شناختند؛ درحالی که در دوره هخامنشی فرمانروایان محلی توسط دولت مرکزی انتخاب می‌شدند، شاهنشاهی اشکانی تعداد زیادی پادشاهی کوچک و بزرگ را در دل خود جای داده بود که فرمانروایی بر آنان به صورت موروثی دست به دست می‌شد. گرچه تعدادی شهربانی نیز به مانند گذشته وجود داشتند، اما در مقایسه با همتایان هخامنشی خود از خودمختاری کمتری برخوردار بودند. با گسترش قلمروی شاهنشاهان اشکانی، مرکز قدرت این دولت از شرق، به غرب ایران منتقل شد.

نخستین دشمنان اشکانیان، سلوکیان در غرب و سَکاها در شمال بودند. اما رفته رفته و با گسترش قدرت آنان به سوی غرب، این دولت وارد ستیز با پادشاهی ارمنستان و در نهایت یک رقابت طولانی با رومیان شد. جمهوری «و سپس امپراتوری» روم و اشکانیان بر سر مسائل متعددی، از جمله انتخاب پادشاه ارمنستان با یکدیگر به رقابت می‌پرداختند. ایرانیان در سال ۵۳ پیش از میلاد به طرز تحقیرآمیزی مارکوس کراسوس را در نبرد حران شکست دادند و در ۴۰–۳۹ پیش از میلاد، بخش‌های وسیعی از قلمروی آسیایی رومیان را فتح کردند؛ اما با ضدحمله مارک آنتونی، این مناطق مجدداً به زیر فرمان روم درآمدند. زد و خورد میان ایران و روم در سده‌های بعد و تا پایان دوران ساسانی ادامه پیدا کرد. هرچند، سرانجام این جنگ‌های داخلی بود که زمینه‌ساز ضعف و زوال اشکانیان را فراهم ساخت که منجر به شورش اردشیر بابکان، فرمانروای اصطخر در پارس، گردید. اردشیر در ۲۲۴ میلادی اردوان پنجم را شکست داد و با ورود به تیسفون، پایان دولت اشکانی را رقم زد. دولت اردشیر، شاهنشاهی ساسانی، برای بیش از چهار سده بر ایران و بخش‌های وسیعی از سرزمین‌های اطراف فرمان راند، تا اینکه در میانه‌های سده هفتم میلادی توسط مسلمانان از بین رفت. با وجود سقوط دولت اشکانی در ایران، شاخه‌های دیگر این دودمان، نظیر اشکانیان ارمنستان و اشکانیان ایبری، تا قرن‌ها بر قفقاز فرمان راندند.

منابعِ اشکانی، نوشته شده به پارتی و یونانی، در مقایسه با ساسانیان و حتی هخامنشیانی که به لحاظ زمانی پیش از آنان حکومت کردند، بسیار خرد و اندک میباشند. جدا از منابعی نظیر سکه‌ها، سفال نوشته‌ها، سنگ‌نبشته‌ها و اسناد به دست آمده، منبع دیگری که توسط اشکانیان نوشته شده باشد، در دست نیست؛ به همین دلیل باید تاریخ اشکانی را در نوشته‌های خارجی جست. تواریخ یونانی، رومی و چینی شامل اطلاعات ارزشمند اما ناکافی از این دوره هستند. هنر پارتی از دیگر زمینه‌هایی است که می‌توان برای درک بهتر دوران اشکانی و جامعه ایرانی در آن دوران از آن استفاده برد.


نام حکومت

اشکانیان

زمان حکومت (میلادی):

247 پیش از میلاد - 224 میلادی

مدت زمان حکومت:

471 سال

بنیانگذار :

ارشک ( اشک اول)

نام حکومت-سلوکیان

۴۸۱ بازديد


سلوکیان یا اسالکه نام دولتی بود که در میان سال‌های ۳۱۲ تا ۶۴ پیش از میلاد بر آسیای غربی فرمان می‌راند. پس از مرگ اسکندر مقدونی سرزمین‌های او میان سردارانش تقسیم‌شدند.

سلوکیان جانشینان سلوکوس یکم بودند که در ۳۰۶ به قدرت رسید. مصر باستان نیز به دودمان بطلمیوسی( یا بطالسه) و یونان و بخش‌های اروپایی امپراتوری اسکندر نیز به مقدونیان رسید.

سلوکیان پس از سلوکوس یکم

فرمانروایی جانشینان سلوکوس برپایهٔ گونه‌ای ائتلاف سرداران و نظامیان مقدونی شکل‌گرفته‌بود.

با گذشت زمان بخش باختری پادشاهی سلوکی به میدان نبرد و درگیری پیوسته بدل‌گشت زیرا که دولت آنتیگون یکم در یونانی و دولت بطلمیوسی مصر به سوریه چشم طمع دوخته‌بودند. پس سلوکیان شهر انطاکیه در نزدیکی شام را بنیادنهادند و آن را پایتخت خویش گرداندند تا به کانون درگیری نزدیک باشند.

سلوکیان در نزدیک ۲٬۵ سده پادشاهی نتوانستند کشورشان را از تشنج بازدارند. آنان نزدیک به ۱۷۰ سال را بر سرزمین‌ها باختری و ۷۰ سال را بر بخش‌های خاوری ایران فرمان راندند.

در آینده عامل‌هایی چون برپایی دودمان اشکانی در خاور و شمال خاوری ایران و فشارشان بر سلوکی‌ها، شکست از روم در سال ۱۹۰ در مگنزیا، برپایی دولت یونانی باختر به دست دیودوتوس و سرانجام چیرگی روم بر دولت کوچک آنها در ۶۴ (پیش از میلاد) در سوریه سلوکیان را به نابودی کشاند.

پسر آنتیوخوس اول به نام آنتیوخوس دوم با عنوان تئوس در سال ۲۶۱پ م به شاهی می رسد. سلوکیان نتوانسته بودند آتروپاتن را فتح کنند و این باعث ضعف آنها می شد.

و در این زمان قدرت آنها رو به زوال گذاشته بود.او با خاندانی از کاپادوکیه ازدواج کرد تاحمایت آنها را داشته باشد.سرانجام توسط یکی از همسرانش به نام لائودیکه مسموم و کشته شد

چرا مردم ایران سلوکیان را نمی پذیرفتند
چون ایرانیان سلوکیان را بیگانه می شمردندو به شکل های مختلف
با آنان مخالفت ومبارزه می کردند.


نام حکومت

سلوکیان

زمان حکومت (میلادی):

312 - 63 پیش از میلاد

مدت زمان حکومت:

249 سال

بنیانگذار :

سلوکوس اول (نیکاتور)